دریچه چشمانم را بر روی هر چه دوست می دارملحظه لحظه می بندمتا شاید آینده ام را در آن آسمان سپید نظاره کنماما ناگهان؛پلکهای بسته ام با مرواریدهای سپید گشوده می شودو رویاهای سپیدم را ویران می کند